گوشنواز، مستحکم و حماسی؛ نگاهی به موسیقی در کنسرت نمایش «کلنل»
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۴۱۶۵۶
جواد شیخ الاسلام در نگاهی به کنسرت نمایش «کلنل» نوشته است:
این روزها کنسرتنمایش «کُلنل» آخرین روزهای اجرای خود را در تالار وحدت پشت سر میگذارد. کلنل محمدتقی پسیان به عنوان اولین خلبان ایران و از جمله قهرمانان شاخص تاریخ معاصر که دههها فراموش شده بود، حالا به لطف کارگردانی امیر بشیری، بازی خوب بازیگران و آهنگسازی امیرحسین سمیعی چندی است که دوباره زنده شده و از پست و بلندیهای تاریخ معاصر ایران با ما سخن میگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی همه اینها را در کنار ارکستر زنده نمایش میگذارید، نتیجهای دلپذیر به دست میآید که بدون شک نقش امیرحسین سمیعی در مقام آهنگساز این نمایش در آن پررنگ است. موسیقی کنسرتنمایش کلنل از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول تصنیفهای عارف قزوینی است که محمد معتمدی آنها را اجرا میکند و بخش دوم موسیقی متن نمایش کلنل. در بخش اول تصنیفهای خاطرهانگیز عارف قزوینی مثل «از خون جوانان وطن»، «نمیدانم چه در پیمانه کردی»، «از کفم رها»، «باد خزانی»، «دیدم صنمی» به فراخور حال و هوای نمایش، اجرا میشوند. پایانبخش تصنیفها و نیز آخرین لحظات نمایش، تصنیفی است که سمیعی بر روی شعر محمدمهدی سیار آهنگسازی کرده است. تصنیف آخر که راوی شهادت محمدتقیخان پسیان است، به تنهایی بار مهمی از محتوای نمایش را به دوش میکشد. این تصنیف با اجرای پر قدرت ارکستر زهی آغاز میشود و به ترتیب سازهای بادی، چوبی و سازهای کوبهای به آن اضافه میشود.
انتخاب آهنگساز از شیوه تماتیک ارکستراسیون به عنوان جملهای مستقل و پرصلابت که از شخصیت حماسی کلنل نشانی دارد، به خوبی با شعر محمدمهدی سیار در هم تنیده و با اورتور با شکوهی به استقبال شعر میرود. آهنگسازی این تصنیف چنان خوب از کار درآمده که انگار از ابتدا تا انتها با مخاطب سخن میگوید. در واقع ما حتی لحظاتی که از خوانندگی محمد معتمدی فارغ میشویم و به موسیقی بیکلام تصنیف گوش میسپاریم، از گفتگوی با موسیقی دست نمیکشیم. انتخاب فرازهایی که بتواند شخصیت مستقل موسیقی با کلام را در لحظات بیکلام همچنان با جذابیت عرضه کند، ویژگی فراموششده موسیقی این روزهاست.
اگرچه نوازندههای ارکستر جزو بهترین نوازندههای کشور هستند و به خوبی توانستهاند با نمایش کلنل همراهی کنند، اما جا داشت این شکل از موسیقی با ارکستر بزرگتری نیز اجرا میشد. با اینهمه همراهی زنده، پیوسته و هماهنگ ارکستر با لحظات این نمایش تجربهای بود که در کمتر نمایشی شاهد آن بودهایم.
موسیقی متن، نقطه عطف بسته موسیقی کلنل
امیرحسین سمیعی با ساخت موسیقیهای پر سر و صدای ارکسترال و همچنین ساخت پوئم سمفونی «اروند» به تازگی برنده جایزه بهترین آهنگسازی ارکسترال از جشنواره موسیقی فجر شده است و توانمندی او در آهنگسازی ارکسترال بر اهالی موسیقی پوشیده نیست. با اینهمه معتقدم آنچه که موسیقی متن نمایش کلنل را بیش از پیش موفق کرده است، تجربیات او در موسیقی متنهایی است که برای فیلمها و مستندهای مختلف ساخته است.
درواقع برگزیدگی سمیعی در جشنواره فجر سال گذشته، نوید یک اتفاق خوب را به اهالی موسیقی میدهد. سالها است که سینما و سریالسازی ما تنها با چند نام محدود در موسیقی فیلم و سریال مواجه است. ظهور چهرههای جدیدی که تجربیات مختلفی در ارکسترال و موسیقی متن دارند، به ما نوید میدهد که میتوان به جوشش خون تازه در رگ موسیقی متن فیلم و سریالها امیدوار بود. یعنی جشنواره فجر این بار استعدادی را به ما معرفی کرده که توانایی آهنگسازی در حوزههای مختلف را در کارنامه دارد؛ اتفاقی که خلاف رویه بوده و باید آن را به فال نیک گرفت.
موسیقی متن کلنل که برای یک ارکستر مجلسی نوشته شده، برگرفته از حال و هوای موسیقی ایران ۱۳۰۰ است. حماسه، اندوه، شکوه، وطن پرستی، شمایی از موسیقی قاجار، عاطفه، عشق و فراغ سرفصلهای محتوایی موسیقی متن نمایش کلنل است.
موسیقی متن کلنل برای تمام موقعیتهای متنوع و گاها متضاد این نمایش، گزینهای خلاقانه ارایه میدهد. مثل کابوس محمدتقی پسیان که همواره در طول نمایش حضور دارد و تلفیق آن با صدای پای اسبها که ما را با صحنه شهادت محمدتقی مواجه میکند. صحنهای که همچون تصویری نمادین، فراز و فرود زندگی کلنل را با محوریت موسیقی به اجرا درمیآورد. موسیقی در این بخش با شعار آتونال وارد میشود و با وصل بسیار پیچیدهای به لحظه عرض ادب کلنل به بارگاه امام هشتم پیوند میخورد. موسیقی در این فراز مهم و حساس از نمایش همچون یک پل ارتباطی بین بیننده و صحنه اجرا عمل میکند و به بهترین شکل ممکن سه عنصر موسیقی، بیننده و صحنه را به هم پیوند میدهد.
در بخشی دیگر که شاهد روایت مردم خراسان از زندگی دشوار و همراه با ملالشان هستیم، موسیقی به سان یک راوی بیقضاوت، بیننده را به سمت دغدغههای آنان هدایت میکند و به صورت نامحسوس بیکفایتی والی خراسان را در آشفتگی شهر بازگو میکند.
پرواز کلنل
بیننده شاهد صحنه بازسازیشده از اولین پرواز کلنل در کشور آلمان است. آهنگساز تلاش کرده با موسیقی، حس پرواز را به صورت توأمان به بازیگر و بیننده القا کند و به خوبی از پس سختترین چالش این نمایش عبور کند. اما قسمت آخر، یعنی آمدن کلنل به میدان جنگ، شاید یکی از تأثیرگذارترین برشهای موسیقی متن این نمایش و از معدود موسیقی متنهای معاصر باشد؛ چرا که وجوه سینمایی و تصویری آن به شدت برجسته و شاخص است. جایی که پسیان با کسانی که به او خیانت کردهاند مواجه میشود و در نهایت به شهادت میرسد.
کلنل میهنپرست است و خود را سرباز وطن میداند. برای خدمت به وطن غرب را رها میکند، راهی کشور خودش میشود و تا آخرین نفس در این مسیر جانبازی میکند. اما یارانش را از دست میدهد و تراژیکوار به شهادت میرسد. انگار موسیقی عصای قامت خمیده کلنل در آخرین لحظههاست؛ با او میجنگد، میگرید و با هم پرواز میکنند.
ارکستراسیون این قطعه به غایت گوشنواز و در هم تنیده با شخصیت اصلی نمایش است. آهنگساز به خوبی از پس لایههای مضطرب جنگ، قامت مستحکم و حماسیِ شخصیت نمایش را به رخ میکشد و بیش از پیش بیننده نمایش را به شخصیت اصلی نزدیک میکند. موسیقی متن کلنل زجه و ناله نمیکند و از برانگیخته کردن لایههای سطحی عاطفه و احساس بیننده پرهیز میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تئاتر تاریخ معاصر کنسرت نمایش نمایش کلنل موسیقی متن آهنگ سازی تصنیف ها آهنگ ساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۴۱۶۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام